من مسافر کرانه های آسمانم
با من بگو
دلواپس کدامین ستاره ای؟
باران
بزن باران که دل گیرم من امشب در این ویراننه میمیرم من امشب
غمی از رفتم و ماندن ندارم اسیر دست تقدیرم من امشب
بزن از من بشو رنگ گناهان ببین دنیای تقصیرم من امشب
دوروز زندگی ارزش نداره بزن باران از آن سیرم من امشب
بزن که باتو دارم خاطراتی ببین با لحظه درگیرم من امشب
بزن که گریه های واپسین است بزن باران که میمیرم من امشب
چرا هیچ کس موقع مشکلات نمیاد کمکت ..... ولی وقتی یک تصمیمه اشتباهی میگیری همه سرزنشت می کنند ؟
چرا وقتی غصه داری و دل تنگی همه ازت دور میشن .....ولی وقتی شادی و میخندی همه دورت جمع میشن؟
چرا وقتی سردرگمی و نمی دونی چه کار کنی همه تو رو تنها میزارن..... ولی وقتی زندگی وفق مرادته همه میان سراغت؟
چرا وقتی یک آرزو داری برآورده نمیشه ..... ولی وقتی یه چیزی رو نمی خوای و نا خدا آگاه میاد سریع برآورده میشه؟
چرا وقتی آرزوی بزرگی داری برآورده نمیشه ..... ولی وقتی برا کسی آرزو میکنی سریع برآورده میشه؟
چرا وقتی قصد کاری رو نداری اون اتفاق می افته ..... ولی وقتی میخوای اتفاق بیافته نیمیشه؟
چرا چرا ها رو هیچ کس نیست جواب بده ... ولی جواب ها رو همه میخونن؟
قاصدک غم دارم
غم آوارگی و دربدری
قاصدک دل تنگ
در کــارگه کـوزه گـری رفـتم دوش دیـدم دو هـزار کوزه گویا و خموش
زان بین یکی بانگ برآورد و خروش کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش
می آیند.... می مانند.... عادت می دهند.... ومی روند.
وتو در خود می مانی و تو تنها می مانی
راستی نگفتی رسم تونیز چنین است؟.... مثل همه فلانی ها....؟